سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد 

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد 


من و تو پنجره‌های قطار در سفریم 

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد

  

ببر به بی‌هدفی دست بر کمان و ببین 

کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد

  

خبرترین خبر روزگار بی‌خبری‌ست 

خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد 

 

مرا به لفظ کهن عیب می‌کنند و رواست 

که سینه‌سوخته از «می» حذر نخواهد کرد.

 

 

"فاضل نظری"