چیــــــــه آسمون می باری دلت از غصه گرفته......؟! دیدی اون دختر کوچیک تو گوش باباش چی گفته....؟! همه آرزوش همین بود که اونو بغل بگیره اون عروسکی که هر روز سر کوچشون میبینه دیدی آسمون نتونست بخره واسش عروسک دل تو مثه چشم اون انگاری پر شده از اشک ببار آسمون سبک شی اینجا نیست چیز قشنگی من میبارم واسه اون که نداره مداد رنگی نقاشیش سیاه سفیده دنیارو رنگی ندیده همه رویاش همینه که مداد رنگی خریده ببار آسمون سبک شو واسه اون که بی قراره واسه اون که روز عقدش چادر سفید نداره واسه اون بچه که هر شب توی کوچه ها اسیره ببار آسمون که شاید امشبو خوابش بگیره ببار آسمون نگاه کن! زندگی چقدر می ارزه الان اون بچه ی کوچیک بی پتو داره میلرزه ببین آسمون، زمینُ که چقد تیره و تاره واسه بچه ای که حتی آرزوی خوابو داره ببار آسمون سبک شی بذار تا منم ببارم که واسه کمک به اون ها هیچی از خودم ندارم
۹۵/۰۲/۰۹
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۱۶
India
Crom, I have never prayed to you before. I have no tongue for it. No one, not even you, will remember if we were good men or bad. Why we fought, or why we died. All that matters is that two stood against many. That's what's important! Valor pleases you, Crom... so grant me one request. Grant me revenge! And if you do not listen, then to HELL with you! --- Conan the BainarranKibg Leonidas: The world will know that free men stood against a tyrant, that few stood against many, and before this battle was over, even a god-king can bleed.