نرسیدن، تجربه ای به مراتب تلختر از، از دست دادنه.
آدم وقتی کسی رو از دست می ده، افسوس خاطراتش رو می خوره، گاهگاهی به یادش می افته، بغض می کنه و این نبودن، قلبش رو به درد میاره، اما حداقل، گذشته ای وجود داره که به خاطرش گریه کنه...
وقتی نمی رسی، خیال پرداز می شی، لحظه به لحظه خودت رو جاهای مختلف تصور می کنی. انقدر که دیگه نمی دونی چی واقعیته و چی تَوهم... انقدر که نمی بینی کسی که هست، هیچوقت نبوده.
آدمِ بی خاطره، آدمِ نرسیده ست، که چیزی برای از دست دادن نداره.