قلبم را دادم به تو که عشق منی
، با تو آمدم،
آمدم تا جایی که تو میخواهی
، با تو می آیم ،
می آیم به هر جا که بروی ،
با تو میروم ، میروم هر جا که بروی....
همه جا با توام ،
نیست جایی که بی تو باشم ،
نیست هوایی که بی تو نفس کشیده باشم
نیست یادی در قلبم جز یاد تو ،
نیست مهری جز مهر تو در دلم
چشمانم هنوز غرق نگاه زیبای تواند،
آنچه پنهان است در پشت نگاهت دنیای عاشقانه من است
همه جا با توام ،
آنجا و اینجا در قلبم ،
اینجا و آنجا در قلبت
، می تابم و و میتابی ،
میمانم و میمانی،
میدانم و میدانی که چقدر هم تو مرا دوست داری
، هم من دیوانه توام...
چه خوب میفهمی در دلم چی میگذرد ،
چی خوب معنا میکنی نگاهم را ،
چه عاشقانه میشنوی حرفهایم را
پاسخ دل گرفته ام را با عشق میدهی،
وقتی دلتنگم ،
خبر داری از دل تنگم ،
وقتی تشنه دیدارم ،
سیراب میکنی مرا عشقم
همه جا با همیم ،
نیست جایی که بی تو باشم ،
نیست راهی که بی تو رفته باشم...
همه جا خاطره ،
همه جا عشق ،
همه جا عطر حضور تو ،
جایی نیست که نباشد عطر نفسهای تو
همه جا خاطره ،
جایی نیست که نمانده باشد یادی از تو....
تویی که جان داده ای به تنم
و این یاد تو است که نفس میدهد به این تنی که روحش در وجود تو است
روح عشق در وجودمان،
این است روزهای زندگی مان ،
با عشق روزمان شب میشود
و با یاد هم شبهایمان را سر میکنیم...
همه جا با توام ،
تو اینجا همیشه در قلبمی
و من آنجا باز هم به عشقت نفس میکشم...