یکی از بزرگترین موانع خوشبختی ما می دونید چیه ؟
اینکه ما در عوض اینکه دنبال شادیها و خوشی های در دسترس در کنار عزیزانمان باشیم و خوشبختی را با یک لبخند از ته دل و حتی با خوردن یک بستنی و چیزهای ساده و در لحظه تجربه کنیم به دنبال این هستیم که خوشبخت به نظر بیایم .
اینه که وقتی می ریم شمال و چند روز را با بهترین دوستانمون سپری می کنیم و از ته دل شاد می شیم وقتی بر می گردیم احساس خوشبختی نمی کنیم و به خودمون میگیم ای بابا ما هم که الکی خوشیم و خودمون را گول می زنیم و به دنبال این هستیم که یک مسافرت قسطی جور کنیم و با فشار زیاد بریم سواحل ... که حتی دوستی هم کنارمون نیست و بعد عکسای رنگارنگمون رو بذاریم اینستا و با اینکار فریاد بزنیم نگاه کنید من خوشبختم .
بعد از اون اطرافیان با لبخندها و جملات مصنوعی ما رو تشویق می کنند ولی وقتی به درونمان نگاه می کنیم متوجه می شیم که ازته دل شاد نیستیم .
چون در پی شادی خودمون نبودیم بلکه می خواستیم دیگران را راضی کنیم که من خوشبختم و در این بین کافیه بفهمیم که یکی از این افراد مسافرتی با شرایط و مکان لوکس تر از ما داشته ، اونموقع هست که میشه نور علی نور و مسافرت ما تبدیل به جهنم میشه .
برای خوشبختی درونی بیایید از امروز سعی کنیم به نعمت ها و داشته هامون صرفنظر از مقایسه با دیگران تمرکز کنیم و به خودمان یادآوری کنیم که تمام این داشته ها در خدمت ماست که حالمون خوب باشه .
به خودمون یادآوری کنیم لابه لای مسیر ی که قرار بوده حال خودمون را باهاش خوب کنیم گم نشیم .
به خودمون یادآوری کنیم اگر همین الان از حرف ساده ی دوستمون خندیدیم خوشبختیم .
خوشبختی را در جایی بیرون خودمون جستجو نکنیم .
و به قول سهراب سپهری عزیزم
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون” است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است …
کاش آدما بدونن زندگی کردن واسه دیگران به زندگی لطمه میزنه