خیلی گریه کردم. برای همه چیز گریه کردم. برای تمام چیزهایی که در خودم دوست نداشتم، برای حماقتهای ناخودآگاهی که مرتکب شده بودم و تمام چیزهایی که وقتی عقل رس شده بودم فکر میکردم هرگز گم نمی شوند. از میدان اتوآل تا میدان کلیشی اشک ریختم. در تمام پاریس اشک ریختم و برای تمام زندگیام گریه کردم...
#آنا_گاوالدا
از کتاب: زندگی بهتر